فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fisherman

ˈfɪʃərmən ˈfɪʃəmən

شکل جمع:

fishermen

معنی

noun countable B2

ماهیگیر، صیاد ماهی، کرجی ماهیگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fisherman

  1. noun angler
    Synonyms:
    fisher troller trawler rodman piscator lobsterman clam digger

ارجاع به لغت fisherman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fisherman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fisherman

لغات نزدیک fisherman

پیشنهاد بهبود معانی