فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fishbowl

ˈfɪʃboʊl ˈfɪʃbəʊl

معنی‌ها

noun

تنگ ماهی (ظرف شیشه‌ای که در آن ماهی رنگی نگه می‌دارند)

noun

(مجازی) جایی که در آن کردار انسان برای دیگران به‌طور کامل آشکار است

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fishbowl

  1. noun a state of affairs in which you have no privacy
    Synonyms:
    fish-bowl goldfish-bowl
  1. noun a transparent bowl in which small fish are kept
    Synonyms:
    fish-bowl goldfish-bowl

ارجاع به لغت fishbowl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fishbowl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fishbowl

لغات نزدیک fishbowl

پیشنهاد بهبود معانی