آخرین به‌روزرسانی:

Fishily

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

از روی شک، از روی سوء‌ظن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He looked at me fishily.

از روی شک به من نگاه کرد.

staring fishily

خیره‌شدن از روی سوء‌ظن

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده fishily

  • verb - intransitive
    fish
  • adverb
    fishily

ارجاع به لغت fishily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fishily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fishily

لغات نزدیک fishily

پیشنهاد بهبود معانی