با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Flowchart

ˈfloʊtʃɑːrt ˈfləʊtʃɑːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    نمودار گردشی، نمودار گردش کار، روندنما
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد flowchart

  1. noun sequential diagram
    Synonyms: flow diagram, flow sheet

ارجاع به لغت flowchart

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flowchart» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flowchart

لغات نزدیک flowchart

پیشنهاد بهبود معانی