شکل جمع:
flowchartsهمچنین میتوان از flow diagram بهجای flowchart استفاده کرد.
روندنما، فلوچارت، نمودار جریان (نموداری برای نمایش گرافیکی و مرحلهبهمرحلهی یک فرایند، الگوریتم، یا گردش کار)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A flowchart helps identify unnecessary steps in a process.
فلوچارت به شناسایی مراحل غیرضروری در فرایند کمک میکند.
Before writing the code, the developer drew a flowchart of the algorithm.
قبلاز نوشتن کد، توسعهدهنده نمودار جریان الگوریتم را ترسیم کرد.
The manager used a flowchart to explain the new workflow to the team.
مدیر برای توضیح روند کاری جدید به اعضای تیم از فلوچارت استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flowchart» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flowchart