زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Flowchart

ˈfloʊtʃɑːrt ˈfləʊtʃɑːt

شکل جمع:

flowcharts

توضیحات:

همچنین می‌توان از flow diagram به‌جای flowchart استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

روندنما، فلوچارت، نمودار جریان (نموداری برای نمایش گرافیکی و مرحله‌به‌مرحله‌ی یک فرایند، الگوریتم، یا گردش کار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

A flowchart helps identify unnecessary steps in a process.

فلوچارت به شناسایی مراحل غیرضروری در فرایند کمک می‌کند.

Before writing the code, the developer drew a flowchart of the algorithm.

قبل‌از نوشتن کد، توسعه‌دهنده نمودار جریان الگوریتم را ترسیم کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The manager used a flowchart to explain the new workflow to the team.

مدیر برای توضیح روند کاری جدید به اعضای تیم از فلوچارت استفاده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flowchart

  1. noun a diagram that shows the steps of a process or system using symbols such as arrows, rectangles, and diamonds
    Synonyms:
    flow diagram flow sheet

سوال‌های رایج flowchart

شکل جمع flowchart چی میشه؟

شکل جمع flowchart در زبان انگلیسی flowcharts است.

ارجاع به لغت flowchart

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flowchart» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flowchart

لغات نزدیک flowchart

پیشنهاد بهبود معانی