۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Footmark

ˈfʊtmɑːrk ˈfʊtmɑːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( footprint =) جای پا، اثر پا، ردپا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد footmark

  1. noun a mark of a foot or shoe on a surface
    Synonyms:
    footprint step

ارجاع به لغت footmark

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «footmark» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/footmark

لغات نزدیک footmark

پیشنهاد بهبود معانی