فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Fosse

ˈfɑːs fɒs
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: foss

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    چال، خندق، گودال
    • - The football team celebrated their victory by jumping into the fosse.
    • - تیم فوتبال با پریدن به داخل گودال پیروزی خود را جشن گرفت.
    • - The foss was filled with water.
    • - خندق از آب پر شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fosse

  1. noun Ditch dug as a fortification and usually filled with water
    Synonyms: moat

ارجاع به لغت fosse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fosse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fosse

لغات نزدیک fosse

پیشنهاد بهبود معانی