فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fosse

ˈfɑːs fɒs

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: foss

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

چال، خندق، گودال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The football team celebrated their victory by jumping into the fosse.

تیم فوتبال با پریدن به داخل گودال پیروزی خود را جشن گرفت.

The foss was filled with water.

خندق از آب پر شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fosse

  1. noun ditch dug as a fortification and usually filled with water
    Synonyms:
    moat

ارجاع به لغت fosse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fosse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fosse

لغات نزدیک fosse

پیشنهاد بهبود معانی