زمان پخش رایگان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The radio station offered free airtime to local businesses.
ایستگاه رادیویی به کسب و کارهای محلی زمان پخش رایگان ارائه داد.
The politician used the free airtime to promote his campaign.
این سیاستمدار از زمان پخش رایگان برای تبلیغ کمپین خود استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «free airtime» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/free-airtime