آخرین به‌روزرسانی:

Freewill

ˈfriːwɪl ˈfriːwɪl

معنی و نمونه‌جمله

adjective

داوطلبانه، داو خواهانه، از روی میل (نه به اجبار)، میلی، خواستارانه، با طیب خاطر، با رضا و رغبت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a freewill offering of money and food

اهدای اختیاری پول و خوراک

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت freewill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freewill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/freewill

لغات نزدیک freewill

پیشنهاد بهبود معانی