فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Frigid Zone

ˈfrɪdʒədˈzoʊn ˈfrɪdʒɪdzəʊn

معنی

noun phrase

منطقه منجمده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

Collocations

north frigid zone

سرزمین شمالگان، ناحیه‌ی منجمد شمالی

south frigid zone

سرزمین جنوبگان، ناحیه‌ی منجمد جنوبی

ارجاع به لغت frigid zone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frigid zone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frigid zone

لغات نزدیک frigid zone

پیشنهاد بهبود معانی