Frumpish

American: ˈfrʌmpɪʃ British: ˈfrʌmpɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
شلخته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد frumpish

  1. adjective Quite outmoded or unfashionable
    Synonyms: dowdy, tacky, frumpy

ارجاع به لغت frumpish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frumpish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frumpish

لغات نزدیک frumpish

پیشنهاد بهبود معانی