شکل جمع:
fuchsiasگیاهشناسی گل آویز، گل گوشواره، گل آویزمنگولهای، فوشیا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
The fuchsia in my garden is blooming beautifully.
فوشیا در باغ من به زیبایی شکوفا میشود.
The fuchsia flowers attracted hummingbirds to the yard.
گلهای فوشیا مرغهای مگسخوار را به حیاط جذب کردند.
رنگ ارغوانی، سرخابی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I painted my front door fuchsia.
من درب ورودیام را ارغوانیرنگ کردم.
She painted her bedroom walls a bright fuchsia.
او دیوارهای اتاقخوابش را به رنگ سرخابی روشن رنگ کرد.
رنگ دارای رنگ ارغوانی، دارای رنگ سرخابی
She wore a stunning fuchsia dress to the party.
او در مهمانی یک لباس شیک و ارغوانی پوشیده بود.
The fuchsia lipstick looked great with her skin tone.
رژ لب ارغوانی با رنگ پوستش عالی به نظر میرسید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fuchsia» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fuchsia