فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fuchsia

ˈfjuːʃə ˈfjuːʃə

شکل جمع:

fuchsias

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گیاه‌شناسی گل آویز، گل گوشواره، گل‌ آویزمنگوله‌ای، فوشیا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

The fuchsia in my garden is blooming beautifully.

فوشیا در باغ من به زیبایی شکوفا می‌شود.

The fuchsia flowers attracted hummingbirds to the yard.

گل‌های فوشیا مرغ‌های مگس‌خوار را به حیاط جذب کردند.

noun uncountable

رنگ ارغوانی، سرخابی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I painted my front door fuchsia.

من درب ورودی‌ام را ارغوانی‌رنگ کردم.

She painted her bedroom walls a bright fuchsia.

او دیوارهای اتاق‌خوابش را به رنگ سرخابی روشن رنگ کرد.

adjective

رنگ دارای رنگ ارغوانی، دارای رنگ سرخابی

She wore a stunning fuchsia dress to the party.

او در مهمانی یک لباس شیک و ارغوانی پوشیده بود.

The fuchsia lipstick looked great with her skin tone.

رژ لب ارغوانی با رنگ پوستش عالی به نظر می‌رسید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fuchsia

  1. Synonyms:
    raspberry plum heliotrope

ارجاع به لغت fuchsia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fuchsia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fuchsia

لغات نزدیک fuchsia

پیشنهاد بهبود معانی