آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Fussiness

ˈfʌsɪnəs ˈfʌsɪnəs

معنی fussiness

noun

نق‌نقی بودن، ایرا‌دگیری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fussiness

  1. noun an irritable petulant feeling
    Synonyms:
    irritability petulance crossness peevishness fretfulness choler

ارجاع به لغت fussiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fussiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fussiness

لغات نزدیک fussiness

پیشنهاد بهبود معانی