امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fussiness

ˈfʌsɪnəs ˈfʌsɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نق‌نقی بودن، ایرا‌دگیری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fussiness

  1. noun An irritable petulant feeling
    Synonyms:
    irritability crossness fretfulness peevishness petulance choler

ارجاع به لغت fussiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fussiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fussiness

لغات نزدیک fussiness

پیشنهاد بهبود معانی