فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Gator

ˈɡeɪt̬ər ˈɡeɪtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gators

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable informal
    انگلیسی آمریکایی جانورشناسی تمساح
    • - We spotted a massive gator.
    • - تمساح بزرگی را دیدیم.
    • - Tourists gathered excitedly to catch a glimpse of the gator.
    • - گردشگران با هیجان جمع شده بودند تا نگاهی به تمساح بیندازند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت gator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gator

لغات نزدیک gator

پیشنهاد بهبود معانی