فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Gaud

ɡɔːd ɡɔːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gauds

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
زلم‌زیمبو، جواهر بدلی، گول‌زنک، زیورآلات کم‌‌بها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The antique shop was full of gauds.
- مغازه‌ی عتیقه‌فروشی پر از جواهرات بدلی بود.
- The Christmas tree was decorated with shiny gauds and ribbons.
- درخت کریسمس با زلم‌زیمبو و روبان‌های براق تزئین شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gaud

  1. noun cheap showy jewelry or ornament on clothing
    Synonyms:
    trinket bangle bauble novelty gewgaw fallal

ارجاع به لغت gaud

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gaud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gaud

لغات نزدیک gaud

پیشنهاد بهبود معانی