با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Gearshift

ˈɡɪəʃɪft ˈɡɪəʃɪft
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gearshifts

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: gear shift

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دسته‌دنده (خودرو)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The gearshift was stuck and wouldn't budge.
- دسته‌دنده گیر کرده بود و تکان نمی‌خورد.
- The gearshift was loose.
- دسته‌دنده شل بود.
noun uncountable
تعویض دنده (خودرو)
- He was an expert at the gearshift.
- در تعویض دنده استاد بود.
- Do the gear shift and move.
- تعویض دنده را انجام دهید و حرکت کنید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gearshift

  1. noun A mechanical device for engaging and disengaging gears
    Synonyms: gearstick, shifter, gear-lever

ارجاع به لغت gearshift

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gearshift» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gearshift

لغات نزدیک gearshift

پیشنهاد بهبود معانی