وارد گفتگو شدن، سر صحبت را باز کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I got into conversation with a stranger on the train.
در قطار با یک غریبه وارد گفتگو شدم.
It's easy to get into conversation with her; she's very friendly.
وارد گفتگو شدن با او آسان است. او بسیار خوشبرخورد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get into conversation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-into-conversation