با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Gink

ɡɪŋk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    عامیانه یارو، مرد، شخص، آقا
    • - That gink over there is known for his incredible guitar skills.
    • - آن شخص در آن‌جا به‌خاطر مهارت‌های باورنکردنی‌اش در گیتار معروف است.
    • - That gink at the coffee shop orders the same drink every morning.
    • - آن شخص در کافی‌شاپ هر روز صبح همان نوشیدنی را سفارش می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت gink

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gink» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gink

لغات نزدیک gink

پیشنهاد بهبود معانی