بیمو، صاف، بیکرک، طاس، بدون پرز، بدون پشم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her glabrous skin shone in the sunlight.
پوست صاف او زیر نور خورشید میدرخشید.
The glabrous skin of a newborn baby feels incredibly smooth.
پوست بیموی نوزاد تازهمتولدشده بسیار صاف به نظر میرسد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «glabrous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glabrous