همچنین میتوان از glove box بهجای glove compartment استفاده کرد.
جعبهی داشبورد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He searched the glove compartment for his sunglasses.
او در جعبهی داشبورد بهدنبال عینکآفتابیاش گشت.
She opened the glove compartment to find the car's manual.
او در جعبهی داشبورد را باز کرد تا دفترچهراهنمای ماشین را پیدا کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «glove compartment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/glove-compartment