فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Go On The Stage

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

روی صحنه رفتن (بازیگر شدن)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She always dreamed of going on the stage.

او همیشه آرزو داشت روی صحنه برود (بازیگر شود).

He went on the stage at a young age and became a famous actor.

او در سنین جوانی روی صحنه رفت و بازیگر مشهوری شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت go on the stage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «go on the stage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-on-the-stage

لغات نزدیک go on the stage

پیشنهاد بهبود معانی