فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gold Medal

ɡoʊldˈmedəl ɡəʊldˈmedəl

شکل جمع:

gold medals

توضیحات:

همچنین می‌توان از gold به‌جای gold medal استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

مدال طلا، گردن‌آویز طلا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

His dream was to earn a gold medal at the Olympics.

آرزوی او کسب مدال طلا در المپیک بود.

She proudly wore her gold medal around her neck.

او با افتخار مدال طلای خود را به گردن آویخت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The athlete trained for years to win the gold medal.

این ورزشکار سال‌ها برای کسب گردن‌آویز طلا تمرین کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gold medal

  1. noun a prestigious award given to the first-place winner in various competitions, notably in sports events such as the Olympics. It is typically made of gold-plated metal, though the core is often made of another less valuable metal

ارجاع به لغت gold medal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gold medal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gold-medal

لغات نزدیک gold medal

پیشنهاد بهبود معانی