Goliath

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• noun countable
  غول (شخص یا سازمان بسیار بزرگ و قدرتمند)
  • - The football team's star player was a Goliath.
  • - ستاره‌ی این تیم فوتبال غول بود.

  • - The goliath of the retail industry, Walmart, has a massive presence in countless cities across the country.
  • - وال‌مارت، غول صنعت خرده‌فروشی، حضور گسترده‌ای در شهرهای بی‌شماری در سراسر کشور دارد.
• noun
  جالوت (پهلوان غول‌آسای فلسطینی که داوود در آن زمان که سن‌وسال کمی داشت با سنگ فلاخن او را به قتل رساند)
  • - The battle between Goliath and David was a turning point in the biblical narrative.
  • - نبرد بین جالوت و داوود نقطه‌ی عطفی در روایت کتاب مقدس بود.

  • - Goliath's immense size and strength made him a formidable opponent.
  • - جثه و قدرت عظیم جالوت، او را به حریفی قدرتمند تبدیل کرد.