امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Graham

American: ˈɡreɪəm British: ˈɡreɪəmkrækə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
(آمریکا) وابسته به یا ساخته شده از گندم خالص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- graham crackers
- کراکر (نوعی بیسکویت) گندمی
بیلی گرام (واعظ آمریکایی : 1918-)
مارتا گرام (رقصگر و طراح رقص آمریکایی: 1893-1991)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد graham

  1. noun United States evangelical preacher famous as a mass evangelist (born in 1918)
    Synonyms:
    billy graham William Franklin Graham
  1. noun United States dancer and choreographer whose work was noted for its austerity and technical rigor (1893-1991)
    Synonyms:
    martha graham
  1. noun Flour made by grinding the entire wheat berry including the bran; (`whole meal flour' is British usage)
    Synonyms:
    whole wheat flour graham flour whole meal flour

ارجاع به لغت graham

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «graham» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/graham

لغات نزدیک graham

پیشنهاد بهبود معانی