Guerilla

    ɡəˈrɪlə ɡəˈrɪlə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      guerillas

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: guerrilla

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    چریک، جنگجوی غیر‌نظامی، پارتیزان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The armed guerillas were continuously launching surprise attacks on enemy forces.
    - چریک‌های مسلح به‌طور مداوم درحال حملات ناگهانی به نیروهای دشمن بودند.
    - Guerillas challenged the enemy with their unconventional tactics in many battles.
    - جنگجویان غیرنظامی در بسیاری از نبردها با تاکتیک‌های غیرمعمول خود دشمن را به چالش کشیدند.
    adjective
    چریکی، غیرنظامی
    - This guerilla fighter became one of the key leaders of the movement after years of struggle.
    - این مبارز چریکی پس‌از سال‌ها مبارزه به یکی از رهبران مهم جنبش تبدیل شد.
    - Guerilla forces played an important role in the civil war.
    - نیروهای غیرنظامی در جنگ‌های داخلی نقش مهمی ایفا کردند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد guerilla

    1. noun a member of an irregular armed force that fights a stronger force by sabotage and harassment
      Synonyms:
      guerrilla insurgent irregular

    ارجاع به لغت guerilla

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «guerilla» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/guerilla

    لغات نزدیک guerilla

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه