درک کردن، فهمیدن، تسلط داشتن (معمولا مفهومی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She has a good grasp of the English language.
او تسلط خوبی به زبان انگلیسی دارد.
He has a good grasp of the subject matter.
او درک خوبی از موضوع دارد / به موضوع مسلط است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «have a grasp of» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/have-a-grasp-of