آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Have An Obligation

معنی have an obligation | جمله با have an obligation

collocation

وظیفه داشتن، تکلیف داشتن، تعهد داشتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Parents have an obligation to care for their children.

والدین وظیفه دارند از فرزندان خود مراقبت کنند.

I have a legal obligation to pay my taxes.

من تعهد قانونی دارم که مالیات خود را بپردازم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت have an obligation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «have an obligation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/have-an-obligation

لغات نزدیک have an obligation

پیشنهاد بهبود معانی