همچنین میتوان از keep one's fingers crossed نیز استفاده کرد.
(به کسب موفقیت و وقوع اتفاقات مثبت) امیدوار بودن، خوشبین بودن، دل روشنی داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Keep your fingers crossed that the package arrives on time for the party!
امیدوار باش که بسته سروقت به مهمانی برسد!
We all have our fingers crossed for a successful launch of the new product.
همهی ما به عرضهی موفقیتآمیز محصول جدید خوشبین هستیم.
I have my fingers crossed that I’ll get the job I applied for.
دلم روشن است که به شغلی که برای آن درخواست دادهام دست مییابم.
They’re waiting for the test results, and all they can do is keep their fingers crossed.
آنها منتظر نتایج آزمون هستند و تنها کاری که میتوانند انجام دهند این است که امیدوار باشند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «have one's fingers crossed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/have-ones-fingers-crossed