(مربوط به) خوشی، لذت، لذتبخش، لذتآور
She pursued hedonic activities, seeking joy in every moment.
او کارهای لذتآور را دنبال میکرد و در هر لحظه بهدنبال شادی بود.
His hedonic tendencies led him to indulge in luxurious experiences.
تمایلات لذتبخشش او را بهسمت تجربههای مجلل سوق داد.
(مربوط به) لذتگرایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hedonic lifestyle emphasizes pleasure and personal satisfaction above all else.
سبک زندگی لذتگرایی بیشاز هر چیز بر لذت و رضایت شخصی تأکید دارد.
Many philosophers debate the merits of a hedonic versus a more ascetic existence.
بسیاری از فیلسوفان در مورد شایستگی وجود لذتگرایی در مقابل وجود زاهدانهتر بحث میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hedonic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hedonic