با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Hillbilly

    ˈhɪlbɪli ˈhɪlbɪli
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      hillbillies

    • صفت تفضیلی:

      more hillbilly

    • صفت عالی:

      most hillbilly

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    (آمریکا) آدم جنگلی (بیشتر از روی تحقیر)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - hillbilly music
    - موسیقی روستایی جنوب
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hillbilly

    1. noun hayseed
      Synonyms: backwoodsman/woman, boor, bumpkin, clodhopper, country boy/girl, country bumpkin, country cousin, hick, rube, rustic, yokel

    ارجاع به لغت hillbilly

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hillbilly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hillbilly

    لغات نزدیک hillbilly

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند