فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hick

hɪk hɪk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

(آمریکا، عامیانه) دهاتی جاهل، احمق، نفهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He became rich but remained a hick.

پولدار شد؛ ولی دهاتی مسلک باقی ماند.

a hick town

شهر دهات‌مانند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hick

  1. noun rustic
    Synonyms:
    farmer rural countryman/woman country boy/girl redneck hillbilly yokel rube bumpkin boor hayseed backwoodsman/woman local yokel cornfed clodhopper country cousin

ارجاع به لغت hick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hick

لغات نزدیک hick

پیشنهاد بهبود معانی