Hinny

    ˈhɪni ˈhɪni
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      hinnies

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    hinny, یابو، شبه‌‌اسب (حاصل جفت‌گیری اسب نر و الاغ ماده)
    جانورشناسی یابو، شبه‌‌اسب (حاصل جفت‌گیری اسب نر و الاغ ماده) link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Many people are unaware that a hinny is different from a mule.
    - بسیاری از مردم نمی‌دانند که یابو با قاطر متفاوت است.
    - A hinny can be a great companion for other animals on the farm.
    - یابو می‌تواند همراه خوبی برای سایر حیوانات مزرعه باشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hinny

    1. noun a hybrid animal that is the offspring of a male horse and a female donkey

    ارجاع به لغت hinny

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hinny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hinny

    لغات نزدیک hinny

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه