فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hipped

American: ˈhiːpt British: ˈhiːpt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(دارای باسن یا لگن خاصره‌ی خاصی) کپل -، - باسن

broad-hipped

کپل پهن، پهن باسن

adjective

(به‌ویژه اسب و گاو و غیره) دارای در رفتگی در استخوان لگن خاصره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
adjective

(معماری - بام) شیبدار از دو سو

a hipped roof

بام دارای شیب دوسویه

adjective

(نادر) غمگین، گرفته، مغموم

adjective

(عامیانه) دیوانه‌ی چیزی، عاشق چیزی

hipped on movies

دیوانه‌ی سینما

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hipped

  1. adjective deranged
    Synonyms:
    crazy about foolish about doting on
  1. adjective having hips; or having hips as specified (usually in combination)
    Antonyms:
    hipless
  1. adjective (of a roof) sloping on all sides
    Antonyms:
    gabled hipless

ارجاع به لغت hipped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hipped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hipped

لغات نزدیک hipped

پیشنهاد بهبود معانی