انگلیسی آمریکایی (انگلیسی استرالیایی و آمریکایی) درس خواندن، مطالعه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They canceled their weekend trip to hit the books before the entrance exam.
آنها سفر آخر هفته را لغو کردند تا برای کنکور شروع به درس خواندن کنند.
If you want to pass this course, you really need to hit the books.
اگر میخواهی این درس را پاس کنی، واقعاً باید مطالعه کنی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hit the books» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hit-the-books