پزشکی کهیر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her arms were covered with red, itchy hives after the insect bite.
بازوهایش پساز نیش حشره پر از کهیرهای قرمز و خارشزا شده بود.
The doctor prescribed an antihistamine to treat his hives.
دکتر برای درمان کهیر او آنتیهیستامین تجویز کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hives» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hives