فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Holy Communion

ˈhoʊlikəˈmjuːnjən ˈhəʊlikəˈmjuːnɪən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    آیین عشای ربانی مسیحیان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد holy communion

  1. noun sacrament of church
    Synonyms: communion, Eucharist, Holy Communion, Holy Sacrament, Last Supper, Lord's Supper, the Sacrament

ارجاع به لغت holy communion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «holy communion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/holy communion

لغات نزدیک holy communion

پیشنهاد بهبود معانی