به این شکل نیز نوشته میشود: homoeopath
هومئوپات، همساندرمانگر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My friend is a homeopath and she believes in treating ailments with natural remedies.
دوستم هومئوپات است و به درمان بیماریها با داروهای طبیعی اعتقاد دارد.
The homoeopath recommended I avoid caffeine and sugar in my diet to improve my sleep.
همساندرمانگر توصیه کرد که از کافئین و شکر در رژیم غذاییام اجتناب کنم تا خوابم بهتر شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «homeopath» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/homeopath