Homing

ˈhoʊmɪŋ ˈhəʊmɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
به سوی خانه یا هدف، عازم منزل، به طرف سرمنزل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
adjective
(موشک و غیره) وابسته به هدایت، رهنمودی، رهنمودین، هدف‌یاب
- the homing device in a missile
- ابزار هدف‌یاب موشک
adjective
(کبوتر) جلد، لانه‌یاب، نامه‌رسان، قاصد
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت homing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/homing

لغات نزدیک homing

پیشنهاد بهبود معانی