بسیار خشمگین، بهشدت عصبانی، کفری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The horn-mad football coach shouted at his players for making repeated mistakes on the field.
این سرمربی فوتبال بسیار خشمگین سر بازیکنانش به خاطر اشتباهات مکرر در زمین فریاد زد.
The horn-mad driver honked his car horn angrily at the slow-moving traffic.
رانندهی کفری با عصبانیت بوق ماشینش را در ترافیکی که به کندی پیش میرفت، به صدا درآورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «horn-mad» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/horn-mad