Horsemanship

ˈhɔːrsmənʃɪp ˈhɔːsmənʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
مهارت اسب‌سواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد horsemanship

  1. noun riding skill
    Synonyms: equestrian skill, equitation

ارجاع به لغت horsemanship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «horsemanship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/horsemanship

لغات نزدیک horsemanship

پیشنهاد بهبود معانی