موضوع مناقشهبرانگیز، مسئلهی پرکشمکش، موضوع جنجالبرانگیز و دشوار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The budget cuts became a hot potato that no one wanted to discuss at the meeting.
کاهش بودجه به موضوع مناقشهبرانگیزی تبدیل شده بود که هیچکس نمیخواست در جلسه دربارهی آن صحبت کند.
The controversial proposal was a hot potato that few of the committee members were willing to take on
آن پیشنهاد بحثبرانگیز مسئلهی پرکشمکشی بود که تعداد کمی از اعضای کمیته حاضر به پذیرفتن مسئولیت آن بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hot potato» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hot-potato