فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hot Potato

hɑːtpəˈteɪˌtoʊ hɒtpəˈteɪtəʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom noun countable informal

موضوع مناقشه‌برانگیز، مسئله‌ی پرکشمکش، موضوع جنجال‌برانگیز و دشوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The budget cuts became a hot potato that no one wanted to discuss at the meeting.

کاهش بودجه به موضوع مناقشه‌برانگیزی تبدیل شده بود که هیچ‌کس نمی‌خواست در جلسه درباره‌ی آن صحبت کند.

The controversial proposal was a hot potato that few of the committee members were willing to take on

آن پیشنهاد بحث‌برانگیز مسئله‌ی پرکشمکشی بود که تعداد کمی از اعضای کمیته حاضر به پذیرفتن مسئولیت آن بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hot potato

  1. noun a problem, situation, etc. that is difficult to deal with and causes a lot of disagreement

ارجاع به لغت hot potato

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hot potato» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hot-potato

لغات نزدیک hot potato

پیشنهاد بهبود معانی