شکل جمع:
hrs(hr) ساعت (60 دقیقه)
شکل کامل: hour
Please submit your report by 6 hr today.
لطفاً گزارش خود را تا ساعت ۶ امروز ارسال کنید.
The flight duration is approximately 2 hrs.
مدتزمان پرواز تقریباً ۲ ساعت است.
She completed her project in just 5 hr.
او پروژهی خود را تنها در ۵ ساعت به پایان رساند.
کسبوکار (HR) منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی (بخشی از هر سازمان که مسئول یافتن، استخدام، غربالگری، آموزش و نظارت متقاضیان فرصتهای شغلی است)
شکل کامل: human resources
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کسبوکار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I submitted my application to HR for the new position.
من درخواست خود برای موقعیت شغلی جدید را به منابع انسانی ارسال کردم.
The HR department organized a training session for new employees.
بخش منابع انسانی برای کارمندان جدید یک جلسهی آموزشی ترتیب داد.
HR manager oversees staff development.
مدیر منابع انسانی بر توسعهی کارکنان نظارت دارد.
سیاست (HR) مجلس نمایندگان
شکل کامل: House of Representatives
The HR voted to increase funding for public schools.
مجلس نمایندگان به افزایش بودجهی مدارس دولتی رأی داد.
The president’s plan faces strong opposition in the HR.
طرح رئیسجمهور با مخالفت شدید در مجلس نمایندگان روبهرو است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hr» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hr