فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hustle And Bustle

ˈhʌsəl ænd ˈbʌsəl 'hʌsl̩ ən 'bʌsl̩

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom noun phrase

هیاهو، شلوغی، غوغا، شلوغ‌پلوغی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The streets were filled with the hustle and bustle of shoppers during the Nowruz holiday.

در تعطیلات نوروز، خیابان‌ها سرشار از غوغای خریداران بود.

He enjoyed wandering through the hustle and bustle of the Fajr festival.

او از پرسه زدن در میان شلوغی جشنواره‌ی فجر لذت می‌برد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He found solace in nature to escape from the constant hustle and bustle of daily life.

او برای فرار از هیاهوی دائمی زندگی روزمره، آرامش را در طبیعت یافت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hustle and bustle

  1. idiom a lot of noise, activity, and energy

ارجاع به لغت hustle and bustle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hustle and bustle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hustle-and-bustle

لغات نزدیک hustle and bustle

پیشنهاد بهبود معانی