هیاهو، شلوغی، غوغا، شلوغپلوغی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The streets were filled with the hustle and bustle of shoppers during the Nowruz holiday.
در تعطیلات نوروز، خیابانها سرشار از غوغای خریداران بود.
He enjoyed wandering through the hustle and bustle of the Fajr festival.
او از پرسه زدن در میان شلوغی جشنوارهی فجر لذت میبرد.
He found solace in nature to escape from the constant hustle and bustle of daily life.
او برای فرار از هیاهوی دائمی زندگی روزمره، آرامش را در طبیعت یافت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hustle and bustle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hustle-and-bustle