با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hyperinflation

ˌhaɪpərɪnˈfleɪʃn ˌhaɪpərɪnˈfleɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    اقتصاد ابرتورم (تورم سالانه در حدود ۱۰۰ درصد در طول سه سال و تورم ماهانه‌ی ۵۰ درصدی)
    • - The effects of hyperinflation were felt by all citizens, as their savings became worthless overnight.
    • - همه‌ی شهروندان تأثیرات ابر تورم را احساس کردند. پس‌اندازهای آن‌ها یک‌شبه بی‌ارزش شد.
    • - Hyperinflation can have devastating effects on a nation's economy, leading to widespread poverty and unemployment.
    • - ابر تورم می‌تواند تأثیرات مخربی بر اقتصاد یک کشور داشته باشد و منجر به فقر و بیکاری گسترده شود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hyperinflation

  1. noun extremely high, rising economic inflation
    Synonyms: devaluation, overextension, run-away inflation, wheelbarrow economics

ارجاع به لغت hyperinflation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hyperinflation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hyperinflation

لغات نزدیک hyperinflation

پیشنهاد بهبود معانی