با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hyperlink

ˈhaɪpərlɪŋk ˈhaɪpəlɪŋk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hyperlinks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کامپیوتر ابرپیوند، هایپرلینک (نوعی پیوند الکترونیکی که دسترسی مستقیم از جای مشخصی در یک ابرمتن یا ابررسانه به جای دیگر در همان سند یا سند دیگر را فراهم می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The article included several hyperlinks to related resources.
- این مقاله مشتمل بر چندین ابرپیوند به منابع مرتبط بود.
- The professor emphasized the importance of including hyperlinks in research papers.
- پروفسور بر اهمیت گنجاندن هایپرلینک‌ در مقالات تحقیقاتی تأکید کرد.
verb - transitive
کامپیوتر ابرپیونددار کردن، هایپرلینک‌دار کردن
- She hyperlinked all the relevant articles in her research paper.
- او تمام مقالات مرتبط در مقاله‌ی تحقیقاتی خود را ابرپیونددار کرد.
- The document was hyperlinked.
- این سند هایپرلینک‌دار شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت hyperlink

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hyperlink» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hyperlink

لغات نزدیک hyperlink

پیشنهاد بهبود معانی