گذشتهی ساده:
IM'dشکل سوم:
IM'dوجه وصفی حال:
im'ingIM در معنی اول مخفف لغت instant messaging، در معنای دوم مخفف لغت intramuscular، در معنای چهارم مخفف instant message و در معنای آخر مخفف لغت information management است.
تکنولوژی پیامرسانی فوری
Do you have an IM app installed on your phone?
آیا برنامهی پیامرسانی فوری را روی گوشی خود نصب کردهاید؟
IM can be a great tool for remote workers to stay connected with their colleagues.
پیامرسانی فوری میتواند ابزاری عالی برای کارمندان از راه دور باشد تا بتوانند با همکاران خود در ارتباط باشند.
پزشکی عضلانی، درون ماهیچهای
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The doctor administered the IM into the patient's thigh.
دکتر تزریق عضلانی را در ران بیمار انجام داد.
The nurse explained the benefits of receiving an IM injection.
پرستار مزایای تزریق عضلانی را توضیح داد.
تکنولوژی چت کردن، پیام دادن
IM'ing my friends about the party tonight.
با دوستانم در مورد مهمانی امشب چت میکنم.
We have been IM'ing each other all day.
ما تمام روز به هم پیام میدادیم.
تکنولوژی پیام فوری، چت
Communicating through IM can sometimes lead to misunderstandings.
برقراری ارتباط ازطریق پیام فوری گاهیاوقات میتواند منجر به سوءتفاهم شود.
IM contained important information about the upcoming meeting.
پیام فوری حاوی اطلاعات مهمی در مورد جلسهی آتی بود.
کامپیوتر مدیریت اطلاعات
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
IM training is available for new employees.
آموزش مدیریت اطلاعات برای کارمندان جدید در دسترس است.
The company invested in new software for better IM.
این شرکت بر روی نرمافزار جدید برای مدیریت اطلاعات بهتر سرمایهگذاری کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «IM» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/im-2