آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Imminently

ˈɪmənəntli ˈɪmɪnəntli

معنی imminently | جمله با imminently

adverb

در شرف وقوع، به‌زودی، در آستانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The bridge is imminently going to be closed for repairs.

پل به‌زودی برای تعمیرات بسته خواهد شد.

The patient’s condition is imminently critical.

وضعیت بیمار در آستانه‌ی بحرانی شدن است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت imminently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imminently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/imminently

لغات نزدیک imminently

پیشنهاد بهبود معانی