آخرین به‌روزرسانی:

Imprest

ɪmˈprest ɪmˈprest

معنی

noun

وادار به‌خدمت لشکری یا دریایی کردن، مصادره، مساعده، قرضی، قرض داده شده، پیشکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت imprest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imprest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/imprest

لغات نزدیک imprest

پیشنهاد بهبود معانی