فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

In Between

ˌɪnbɪˈtwiːn ˌɪnbɪˈtwiːn

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun) و صفت (adjective): in-between

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrase

میان (دو زمان)، بین (دو زمان)

I have a meeting at 2 PM, and I’ll grab lunch in between.

من ساعت ۲ بعدازظهر جلسه دارم و در این بین ناهار می‌خورم.

She finished her homework in between classes.

تکالیفش را در بین کلاس‌ها تمام کرد.

adjective noun uncountable

(در) بین، میان، وسط، میانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The artist captured the in-between moments of joy and sorrow in her paintings.

این هنرمند لحظات بین شادی و غم را در نقاشی‌های خود به تصویر کشیده است.

The in-between state of the project left everyone confused about its direction.

وضعیت میانی پروژه همه را در مورد مسیر آن گیج کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

Idioms

few and far in between

نادر، کمیاب، کم، قلیل

ارجاع به لغت in between

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in between» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-between-2

لغات نزدیک in between

پیشنهاد بهبود معانی