در مقایسه با، در مقابل، در تضاد با، بر خلاف، متقابلاً
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The confident personality of the child is in contrast to the shy nature of their sister.
شخصیت بااعتمادبهنفس کودک بر خلاف سرشت خجالتی خواهرش است.
While my brother enjoys playing sports, I, in contrast, prefer reading books.
درحالیکه برادرم از ورزش کردن لذت میبرد، متقابلاً من کتاب خواندن را ترجیح میدهم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «in contrast» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/in-contrast