شکل جمع:
inboxesشکل نوشتاری دیگر این لغت: in-box
همچنین میتوان از شکل جمع in-boxes به جای inboxes استفاده کرد.
صندوق ورودی (مربوط به ایمیل یا نامه بهصورت فیزیکی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I have over 100 unread emails in my inbox.
بیش از ۱۰۰ ایمیل خواندهنشده در صندوق ورودی خودم دارم.
I need to clean out my inbox and organize my messages.
باید صندوق ورودی خودم را پاک کنم و پیامهایم را مرتب کنم.
I found an important document buried in my inbox that I had forgotten about.
سند مهمی در صندوق ورودی خود پیدا کردم که آن را فراموش کرده بودم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inbox» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inbox