فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Inbox

ˈɪnbɑːks ˈɪnbɒks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    inboxes

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: in-box

همچنین می‌توان از شکل جمع in-boxes به‌ جای inboxes استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    صندوق ورودی (مربوط به ایمیل یا نامه به‌صورت فیزیکی)
    • - I have over 100 unread emails in my inbox.
    • - بیش از ۱۰۰ ایمیل خوانده‌نشده در صندوق ورودی خودم دارم.
    • - I need to clean out my inbox and organize my messages.
    • - باید صندوق ورودی خودم را پاک کنم و پیام‌هایم را مرتب کنم.
    • - I found an important document buried in my inbox that I had forgotten about.
    • - سند مهمی در صندوق ورودی خود پیدا کردم که آن را فراموش کرده بودم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت inbox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inbox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inbox

لغات نزدیک inbox

پیشنهاد بهبود معانی