فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Inbox

ˈɪnbɑːks ˈɪnbɒks

شکل جمع:

inboxes

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: in-box

همچنین می‌توان از شکل جمع in-boxes به‌ جای inboxes استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

صندوق ورودی (مربوط به ایمیل یا نامه به‌صورت فیزیکی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I have over 100 unread emails in my inbox.

بیش از ۱۰۰ ایمیل خوانده‌نشده در صندوق ورودی خودم دارم.

I need to clean out my inbox and organize my messages.

باید صندوق ورودی خودم را پاک کنم و پیام‌هایم را مرتب کنم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I found an important document buried in my inbox that I had forgotten about.

سند مهمی در صندوق ورودی خود پیدا کردم که آن را فراموش کرده بودم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت inbox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inbox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inbox

لغات نزدیک inbox

پیشنهاد بهبود معانی